خاطره‌ای از شهید نواب صفوی  :

وقتی بدن نواب صفوی به لرزه درآمد!

  ۱۳۹۹/۰۹/۲۹
تقاضای شهید نواب پای جوخه اعدام/ سخنرانی برای افسران شاه/ ندايي رسيده که  گويا رفتني هستم/نظر رهبر انقلاب درباره شهید نواب - مشرق نیوز

«فتحی یکن» رهبر سابق جماعت اسلامی لبنان می‌گوید: «یک شب در هتل قلعه در بیت‌المقدس، تا صبح پای صحبت‌های نواب نشستیم. همه سراپا به سخنان او گوش می‌کردیم. در همین هنگام که صدای نواب، گاه بلند و گاه آهسته به گوش می‌رسید، ناگهان بانگ الله اکبر مؤذن در فضا طنین انداخت. گویی تمام اعضای بدن نواب تکان خورد. سپس آرام گرفت و سر به پایین انداخت و طوری در خود فرو رفت که هرگز نظیر آن را ندیده بودم. او با جان و دل، گـفته‌های مؤذن را تـکرار می‌کرد. گویی از دنیای دیـگری بازگشته است. به چهره‌اش نگاه کردم،‌اشک از چشمانش سرازیر شده بود. پرسیدم: «نواب! چه شده است؟» او در حالی که همچنان حالت بکا داشت، گفت: «ای برادر! به خدا سوگند، هر وقت صدای الله اکبر مؤذن به گوشم می‌رسد، احساس می‌کنم دنیا در جلو چشمانم آن چنان رنگ می‌بازد و بی‌ارزش می‌شود که گویی یک پشة کوچک است که می‌توانم آن را زیر پا له کنم و به راهم ادامه دهم. دیگر جز قدرت و عظمت خداوند چیزی را نمی‌بینم و حس نمی‌کنم».
خاطراتی از شهید نواب صفوی ، یاران ناب 2، چاپ سوم ،1392 ، ص73
Image result for ‫گل لاله‬‎
تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی ) نواب ,گویی ,مؤذن ,صفوی ,شهید ,شهید نواب ,نواب صفوی ,اکبر مؤذن ,الله اکبر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مطالب مربوط به ثبت شرکت ها و برند بهترین سایت مرجعی برای پاک کننده ها توانایی بهترین سایت مد زیبایی آرایش عروس وب شعر | زیباترین شعر و غزل زرگراف